«شاهنامه» باید در هر لحظهٔ زندگی ما حضور داشته باشد؛ چرا که این اثر بیش از آنکه در تاریخ ما تاثیر داشته باشد؛ در آیندهٔ ما موثر است؛ اما در این میان، مهم این است که به این مساله بیاندیشیم که کدام اندیشه و چه کاری می‌تواند این تاثیر را برای وطن و مردمانِ آن عمومی‌تر کند؟ «سی» و آنچه در این کنسرت- نمایش رخ داده است، پاسخی به این پرسش است و جای خوشبختی است که این موسیقی شگفتی که در آن خلق شده به همراهِ بخش‌های نمایشی چنان اثرگذارند که زمانی که من آن نگاه می‌کردم؛ گاهی از خودم بی‌خویش می‌شدم.


اجرای این اثر را نه‌تن‌ها باید به عنوانِ یک اثر هنری قلمداد کرد که باید به عنوان ضرورتی به آن نگریست که طی سال‌های متمادی نادیده گرفته شده و حالا گروهی جوان و خلاق به این نیاز پاسخ داده‌اند و به بهترین شکلِ ممکن نیز این کار را کرده‌اند. آنان اگرچه دست‌مایهٔ اثر را از «شاهنامه» گرفته‌اند؛ اما آن را «معاصر اندیشی» کرده‌اند و دست به تلفیقی زده‌اند که نتیجه‌اش شگفت‌انگیز می‌نماید. خالقانِ «سی» بعد از قرن‌ها دوباره مهم‌ترین اثر ادبی ایران زمین را ذات‌شناسی کرده و شرایطی را فراهم کردند که مخاطبِ امروزی ایران با آن ارتباطی عمیق برقرار کند و همین بهانه‌ای شود برای آنکه جوانان نگاهی دوباره به این اثرِ فاخر داشته باشند. به نظرم «سی» را باید کشفِ بزرگی از «شاهنامه» دانست که با موسیقی امروز و با بهره‌گیری از تیمی خلاق و حرفه‌ای، بازخوانی‌ای مدرن و امروزی داشته است. نگاهی که در خلقِ این اثر به کار رفته، نگاهی بسیار درست است که اگر جز این تلفیق در آن رخ می‌داد، شاید هرگز این تاثیر را نداشت.

به هر روی «سی» یک نیاز را یادآوری کرده و شاید فرصتی شود تا دیگر هنرمندان نیز به این مساله فکر کنند که چگونه شاهنامه را تعریف کنند و بارِ دیگر آثاری از این دست خلق شود. من از صدای شگرف و موسیقی شگفت‌انگیزِ این اثر متحیر شدم و با تمام جانم به عواملِ دخیل در آن تبریک می‌گویم.

نویسنده: محمدعلی بهمنی‌

منبع: موسیقی ما