به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، هر کجا از پروژهی سی دم بزنی با دیدگاههایی متفاوت روبهرو میشوی؛ یکی خیلی خوشش آمده و یکی تا حدِ غش و ضعف رفته است. یکی عاشقش شده و یکی هم از آن تهِ حیاطِ کاخِ ملت فقط چند نقطه دیده اما باز هم راضی است؛ این بندهی خدا تنها اعتراضش به کوچک بودنِ مانیتورهای تعبیه شده در دو سوی صحنه است. مانیتورهایی کوچک با کیفیت پایین در دو سوی صحنه هستند که تقریبا به هیچ کار نمیآیند.
برخی هم تخصصیتر به ماجرا نگاه میکنند؛ این متخصصها ارتباط بین موسیقی و نمایش را مناسب نمیدانند. همین متخصصها بازیِ بهرام رادان را به سُخره میگیرند و به طعنه میگویند که «رادان را چه به نمایش». کسانی هم در آن میان کار را ندیدهاند و سفت و سخت انتقادهایی تند بر زبان میآورند. از همین جملهی افرادِ «سی» را ندیده، هستند کسانی که ندیده شیفتهی این کنسرت-نمایش شدهاند.
هستند کسانی که نتوانستهاند اجرا را به انتها برسانند و صندلیهایشان را در همان میانههای اجرا ترک کردهاند؛ که البته این افراد به تعداد انگشتان یک یا دو دست هم نمیرسند. برخی هم پاپ بودنِ آنچه همایون شجریان میخواند را نمیپسندند اما به تاکید میگویند که فضای کار را دوست داشتهاند.
در آن میان هم اهالی میراث فرهنگی چهرههایشان را دُژم کردهاند که چرا چنین اجرایی باید در کاخ سعدآباد و در فضای کاخِ ملت برگزار شود. این دوستداران میراث فرهنگی نگرانِ آسیبهای احتمالی به کاخِ ملت هستند.
فوجِ دیگری از معترضانِ پروژهی «سی» از کم رنگ بودنِ اشعار فردوسی در این پروژه دلخورند. آنها میگویند؛ پروژهی «سی» محوریتش شاهنامه است اما در دیالوگهای نمایش هیچ خبری از اشعار فردوسی نیست و در موسیقی هم اشعار فردوسی جایشان خالی است، مگر در یک یا دو قطعه.
انبوهِ بینندگانِ «سی» اما راضی از ماجرا هستند و خیلی هم لذت بردهاند. آنها با صدای همایون شجریان به عرش رفتهاند و با ساز سهراب پورناظری به هزارههای دور… بازیِ بهرام رادان را هم دوست داشتهاند و ارتباط نمایش و موسیقی را هم مناسب دیدهاند.
به هر روی همهی اینها هست و البته بسیاری دیدگاههای دیگر. اما آنچه مهم است پروژهی «سی» در میان این همه دیدگاهِ متفاوت همچنان به پیش میتازد. اجراهای «سی» به خوانندگی همایون شجریان و آهنگسازیِ سهراب پورناظری از 16 مرداد آغاز شده و همچنان ادامه دارد.
آخرین آماری که روی سایت ایران کنسرت موجود است، نشان میدهد که کنسرت «سی» تا 19 شهریور 1396 تمدید شده است. البته در این میان برخی روزها علتهای مناسبتی، اجرای «سی» تعطیل شده است اما میتوان گفت که «سی» تا کنون حدود 30 شب روی صحنه رفته و هر شب میزبان حدود 4 هزار نفر بوده است.
قیمت بلیتهای این کنسرت-نمایش از 25 هزار تومان(همانجایی که بازیگران و خواننده را مانند یک نقطهی متحرک میبینند) آغاز میشود و تا 195 هزار تومان ادامه دارد.
به روایتی میتوان گفت کنسرت «سی» در طیِ 30 شب اجرا میزبان 120 هزار نفر تماشاگر خواهد بود. این یعنی یک رکورد باورنکردنی در عرصهی موسیقی و تئاتر ایران. حالا برخی از دوستان در خبرهایشان به نشانهی پُز بیایند و بنویسند که فلان کنسرت پرمخاطبترین کنسرت تاریخ ایران بوده است؛ در حالی که پیش از این هم رکورد پُرمخاطبترین کنسرت ایران در اختیار کنسرت «چرا رفتی» بود. به هر روی شاید از این پس تکلیف برای «برخیها» مشخص شود که پُرمخاطبترین کنسرت تاریخ ایران پروژهی «سی» است.
بزرگترین کنسرت ایران در ورزشگاه آزادی
وقتی کنسرتی میتواند در 30 شب 120 هزار نفر را به کاخ سعدآباد بکشاند، جای خالی سالن یا مکانی احساس میشود که بتواند همهی این آدمها را در یک شب کنار هم جمع کند. رویایی که اگر عملی شود، در تاریخ فرهنگ و هنر ایران برای همیشه ماندگار خواهد شد.
شاید بی علت نیست که سهراب پورناظری در هفتههای گذشته عکسی از خودش بر روی چمن ورزشگاه آزادی منتشر کرده بود و آرزوی برگزاری بزرگترین کنسرت تاریخ ایران را در این ورزشگاه کرده بود. وقتی پروژهای مانند «سی» میتواند در 30 شب 120 هزار نفر را به کاخ سعدآباد بکشاند، چرا نباید همهی این مخاطبان را یک شب در ورزشگاه آزادی به دیدنِ سی نشاند.
12، 13، 14 یا 17 میلیارد تومان
حالا بیایید نگاهی اجمالی به گردش مالیِ پروژهی «سی» بیاندازیم. پروژهای که در عین فرهنگی و هنری بودنش، شغلهای بسیاری ایجاد کرده و گردش مالی هنگفتی هم داشته است.
اگر شبهای اجرای کنسرت-نمایش «سی» را 30 شب در نظر بگیریم و فرض را بر این بگذاریم که «سی» هر شب میزبان 4 هزار نفر بوده است، در مجموع 120 هزار نفر مخاطب این اجراها بودهاند. قیمت بلیتهای کنسرت-نمایش «سی» از 25 هزار تومان آغاز و تا 195 هزار تومان ادامه دارد.
میانگین منطقی و ریاضی رقم بلیتها 110 هزار تومان است که اگر آن را در 120 هزار مخاطب ضرب کنیم به عددی حدود 13 میلیارد تومان خواهیم رسید.
چون میزان درآمدهای مالی چنین اجراهایی هیچگاه به صورت رسمی اعلام نمیشود و البته برای میانگین قیمت بلیت شاید نشود به عددِ مطلقی رسید، پس محاسبهی میزان درآمد چنین اجراهایی هرگز رقمی دقیق نخواهد بود. علاوه بر این تعداد صندلیهای فروخته شده در هر شب حدود 3 هزار و 800 صندلی است و حدود 200 صندلیِ دیگر هم به مهمانان تعلق میگیرد.
حال بیایید رقم میانگین قیمت بلیتهای این اجراها را در حدود 120 هزار تومان در نظر بگیریم، این بار به رقم حدود 14 میلیارد و 500 میلیون تومان میرسیم. اگر میانگین قیمت بلیت این اجراها را 140 هزار تومان در نظر بگیریم، رقم گردش مالی این اجراها حدود 17 میلیارد تومان خواهد بود. اگر رقم میانگین قیمت بلیت هر شب اجرا را 100 هزار تومان در نظر بگیریم، به رقم 12 میلیارد تومان میرسیم.
به هر روی میانگین را هر رقمی که در نظر بگیریم، به درآمدی چندین میلیاردی برای پروژهی «سی» میرسیم. شاید بهتر است منتظر بمانیم تا برگزار کنندگان «سی» خودشان رقمی دقیق از درآمدهای مالی این پروژه اعلام کنند. البته هزینههای این پروژه را هم باید در نظر گرفت، به هر روی آماده کردنِ فضای کاخ ملت برای پذیرش 4 هزار تماشاگر، کاری دشوار و پُر هزینه است. همچنین جمع کردنِ هنرمندانی صاحب نام در کنار هم مستلزم پرداخت دستمزدهای بالاست.
درآمد میلیاردی «سی» به طور حتم اتفاق بزرگ و مثبتی است؛ البته اگر حسادت را کنار بگذاریم. در کنار همین اجرا درآمد بسیاری نصیبِ کاخ سعدآباد بابت اجارهبهای هر شب اجرا میشود. افراد بسیاری در کنار این پروژه، صاحب کاری موقت و البته با درآمد مناسب شدهاند. اتفاقی فرهنگی و هنری رخ داده و 120 هزار نفر در شبهای تابستان به سعدآباد آمدهاند و ساعاتی فرهنگی و آرام را پشت سرگذاشتهاند.
به هر روی فارغ از انتقادهایی که به موسیقی و نمایشِ «سی» وارد است، باید موفقیت این پروژه را هم دید. چه موفقیتی بالاتر از داشتنِ 120 هزار مخاطب. این رویای هر هنرمندی است که بتواند به جایی برسد که در طی 30 شب، 120 هزار مخاطب را پای اجرایش بکشاند. چنین رخدادی یعنی رونق موسیقی و نمایش. «سی» نشان داد که اگر کاری ظرفیتهای لازم را داشته باشد مردم بیشک از آن استقبال میکنند.