کارگردان کنسرت – تئاتر «سی»، با تاکید بر اینکه در این پروژه نباید تقسیمبندی بین موسیقی و تئاتر ایجاد کرد، گفت: مهمترین ویژگی «سی» در این است که مخاطب را با یک پدیده جذاب روبرو میکند در عین اینکه به لحاظ اندیشه کمفروشی نکرده است.
کنسرت – تئاتر «سی» یک پروژه چند رسانهای از همایون شجریان و سهراب پورناظری، به کارگردانی علی اصغر دشتی با نویسندگی نغمه ثمینی است که براساس سه داستان از داستانهای شاهنامه زال و رودابه، رستم و اسفندیار و رستم وسهراب از ۱۵ مردادماه در مجموعهی فرهنگی – هنری سعدآباد اجرا میشود.
در این پروژه بازیگرانی همچون سحر دولتشاهی، مهدی پاکدل، صابر ابر، بانیپال شومون و حسین صوفیان حضور دارند و امیرحسین ماحوزی هم اثر را دراماتورژی کرده است.
اصغر دشتی کارگردان این پروژه در گفتوگویی با ایسنا به چگونگی اجرا، تکنیکهای استفاده شده در فضای باز و قرار گیری کاراکترها روی صحنه اشاره و توضیحاتی را درباره ویژگیهای پروژه «سی» که آن را از دیگر کارهای انجام شده متمایز میکند، ارائه کرد.
به گفته وی این پروژه در چند فاز تقسیم بندی شده است و از اواسط دیماه سال گذشته کار گروه آغاز شد. سپس از ابتدای تیرماه امسال و همزمان با آماده شدن نمایشنامه، پروژه وارد مرحله تمرین و اجرا شده است.
سعی کردم خودم را با پیشنهاد سهراب پورناظری تنظیم کنم
این کارگردان تئاتر ابتدا در پاسخ به این سوال که همکاری بین موسیقی و تئاتر در این پروژه از کجا شروع شد؟ بیان کرد: در این پروژه به طور مشخص من شروعکننده نبودم و انجام این کار پیشنهادی از سمت سهراب پورناظری و همایون شجریان بود. تصمیم بر همنشینی بین موسیقی، تئاتر و ویدئومپینگ با موضوع داستانهای شاهنامه بود و من با یک پیشنهاد مواجه شدم و سعی کردم خودم را با آن پیشنهاد تنظیم کنم.
او در پاسخ به اینکه پیشنهاد را به طور مشخص از چه کسی گرفته است و نحره برنامهریزی پروژه چگونه بوده است؟ گفت: پیشنهاد از طرف سهراب پورناظری به من داده شد. وقتی به پروژه دعوت شدم چند نکتهاش معلوم بود یعنی این تصمیم که ترکیبی از موسیقی و تئاتر و ویدئومپینگ باشد از قبل گرفته شده بود و من باید این تصمیم را پرورش میدادم و آماده میکردم. همچنی ناز سمت دیگر این موضوع هم مشخص شده بود که حتما روی شاهنامه کار خواهد شد و مذاکرات با نویسنده و شاهنامه پژوه آغاز شده بود اما در آن زمان که من دعوت شدم هنوز نمایشنامه نوشته نشده بود.
«سی» یک درام موسیقایی است
دشتی در توضیح همنشینیای که در ابتدای صحبت خود به آن اشاره کرد و نیز چگونگی اجرای آن گفت: این پروژه به عنوان یک پروژه چند رسانهای است که از طریق ترکیب موسیقی، تئاتر و ویدئومپینگ در فضای باز کاخ سعدآباد روی صحنه خواهد رفت. این پروژه یک کنسرت – نمایش یا درام موسیقایی است، اما در حوزه نمایشنامه تلاش شده که موسیقی در دل درام و به عنوان یک کاراکتر روی صحنه جایگاهی داشته باشد و نه به عنوان یک تزئین در اجرا.
دشتی همچنین درباره نحوه حضور بخش موسیقی و نمایشی در زمان اجرا خاطرنشان کرد: در این پروژه نباید تقسیمبندی بین موسیقی و نمایش ایجاد کنیم، چون همه، کاراکترهای یک اجرا هستند و همه با هم در شکل دادن یک اتفاق حضور دارند. تلاش ما این است که اینها در این پروژه با هم تلفیق شوند. ما قطعات کامل موسیقی داریم؛ قطعاتی که میتوانستند در قالب یک کنسرت ارائه شوند و در آن صورت قالباش کاملا متفاوت خواهد بود، اما اکنون وقتی قرار است موسیقی و آواز در دل این پدیده اجرایی رخ دهند تلاش شده منطق قرارگیریشان کاملا تابع درام و بر اساس ضرورت قصه باشد.
او ادامه داد: وقتی که خواننده و نوازنده، یکی از کاراکترهای نمایش هستند، برداشتن آن ها از قصه در روند آن اختلال ایجاد میکند. ممکن است من یک نمایشنامه داشته باشم و آن را به اجرا تبدیل کنم و در کنارش یک خوانندهای را قرار دهم که لحظاتی را اجرا کند. اما در این اجرا اوضاع متفاوت است و همه حوزهها در کنار هم، در حال شکل گیری هستند و تلاش شده موسیقی، نمایش و ویدیو مپینگ همه با هم شکل دهنده یک واحدی به عنوان اجرا باشند.
پدیدهای که در گستردگی برای اولین بار اجرا میشود
کارگردان «متاستاز» در پاسخ به اینکه آیا این دو بخش موسیقی و نمایش در هم تنیده شده و مکمل هم هستند؟ بیان کرد: بله، موسیقی پس زمینه آهنگین اجرا نیست و در قالب موسیقی متن هم ظاهر نمیشود، بلکه خود موضوع اجراست. از نظر ترکیب هم از دل هم بیرون میآیند و نه اینکه تزیین کننده هم باشند. ما پیش از این هم پدیدههای چند رسانهای داشتهایم که ترکیبی از ویدئو و تئاتر و موسیقی بودهاند و این اولین بار نیست. با این وجود میتوان گفت هرگز چنین تیمهایی برای تولید پدیدهای اجرایی با این ابعاد گسترده و برای این میزان از تماشاگر در کنار هم قرار نگرفتهاند.
دشتی در بخشی دیگر از این گفتوگو درباره اینکه نقطه تمایز «سی» از دیگر کارها در چیست؟ گفت: این اجرا و رسانههایی که کنار هم قرار گرفتهاند میخواهند تولیدی بر اساس شاهنامه داشته باشند. پیش از این تئاتر در برخورد با شاهنامه تولیداتی داشته است که فارغ از میزان موفقیتها یا عدم موفقیتها قابل بررسی هستند. در موسیقی هم همینطور، تلاشهایی روی شاهنامه انجام شده است. بنابراین، این همنشینی با محوریت شاهنامه ممکن است تازگیهایی داشته باشد. از سویی دیگر گاهی تئاتر به سمتی میرود که بخشی تلاش میکنند، گسترهای از مخاطب را به خود جلب کنند و در حوزه موسیقی هم خوانندهها و نوازندههایی که در جامعه هستند، مخاطبان خاص خودشان را جذب کردهاند.
وی اضافه کرد: در حال حاضر همکاریهای همایون شجریان و سهراب پورناظری گسترهای از مخاطبان نسل جوان را به خود جذب کرده است. در این اجرا ممکن است مخاطبان موسیقی در کنار طیف گستردهای از جوانانی که به تئاتر علاقهمندند قرار بگیرند. این دو گروه وقتی جدا از هم عمل میکنند مخاطبان خودشان را دارند ولی وقتی با هم ترکیب شوند مخاطبان این دو پدیده نیز در کنار هم قرار گرفته و با هم ترکیب میشوند. در نهایت سرکی که مخاطبان تئاتر به حوزه موسیقی و مخاطبان موسیقی به تئاتر خواهند کشید باعث آشنایی بیشتر آنها با پدیده چند رسانهای میشود.
او ادامه داد: ضمن اینکه موسیقی و تئاتر برای جذب گستردهای از مخاطبان خطر رفتن به سمت نزول و ابتذال را دارد، یعنی رفتن به سویی که به نیازهای اولیه مخاطب پاسخ دهند و فقط کاربرد سرگرمی داشته باشند. البته که این سبک نیز، در موسیقی و تئاتر نیاز است. معمولا پدیدههای اجرایی که دنبال کثرت مخاطب هستند روی یک تولید جدی که بخواهد در حوزه اندیشه هم عمل کند ریسک نمیکنند. بزرگترین ویژگی که این پدیده میتواند داشته باشد این است که در کنار اینکه تلاش میکند برای پهنه وسیعی از مخاطب جاذبه داشته باشد به احترام مخاطبانی که در گذشته به او اعتماد کردهاند بدون آنکه دعوتشان کنند به معاشرت یا تعامل با یک پدیده نازل، آنها را با یک پدیده جذاب اما اندیشمند روبرو میکند.
«سی» ارزان قیمت نبوده و کمفروشی نمیکند
دشتی گفت: این پروژه در مرحله تولید ارزانقیمت نبوده، اما پروژهای است که به لحاظ اندیشه کم فروشی نخواهد کرد. تلاش میکند که خودش را به سمت و سویی نبرد که دست به کارهایی بزند تا فقط برای تماشاگر خوشایند باشد. این تئاتر به عمق تفکر تماشاگر احترام میگذارد. اما نه به شکلی غیر قابل درک.
کارگردان کنسرت ـ تئاتر «سی» در ادامه در پاسخ به اینکه چرا مجموعه سعدآباد و فضای باز برای اجرا انتخاب شده است و اینکه این شرایط تاثیری بر اجرا خواهد گذاشت یا خیر؟ بیان کرد: فکر میکنم که فضای باز در تمام دنیا فضاهایی برای اجرا است. اصولا در فصل تابستان فستیوالهای تابستانه در فضای باز برگزار میشوند و لذت تماشای یک اجرا در فضای باز بسیار زیاد است. این پدیده که به نظر من قبلا در بعضی از تئاترها تجربه شده است و کنسرتهای زیادی فضای باز را تجربه کردهاند، نتیجه خوبی داشته و برای ما هم فضا اهمیت زیادی داشت.
او افزود: از بین فضاهایی که در اختیار داشتیم سعدآباد به نظرمان دلنشینتر و جذابتر بود. تماشاگر هم میتواند در آن قدم بزند و از هوای مطبوع تابستانی آن لذت ببرد و آرامش کسب کند. ما به یک ساختمان بزرگ برای ویدیو مپینگ نیاز داشتیم که جوابگوی لوکیشنهای رویدادمان باشد. در نهایت فضای مقابل کاخ ملت سعدآباد با تصمیم جمعی مدیران پروژه انتخاب شد و فضای روبروی آن ساختمان که محوطه بازی بود میتوانست گنجایش زیادی برای حضور تماشاگران داشته باشد. با توجه به اینکه پیشبینی استقبال خوبی از این پروژه را داشتیم سرانجام ترکیب اینها با هم همه را مجاب کرد بهترین گزینه کاخ سعدآباد است.
دشتی در بخشی دیگر درباره نحوه استفاده از ویدئومپینگ در این پروژه با اشاره به همکاری با شرکتی خوب و معتبر و دعوت از یک مدیر تکنیک از هلند برای حضور در پروژه، توضیح داد: تولید ویدئوها بر عهده یک شرکت ایرانی است و کاری که ویدئومپینگ انجام میدهد به این صورت است که با قرارگیری روی ساختمان، لوکیشنهایی را که ما برای نمایش به آن نیاز داشتیم به ما نشان میدهد و این امکان را دارد که در کوتاهترین زمان بدون آنکه نیاز به دکورسازی داشته باشیم آن را برای ما تغییر دهد. کاربرد دوم آن این است که فضاسازیهایی را برای ما تغییر میدهد و سوم اینکه در ورود و خروج بازیگر و خواننده بر روی صحنه به ما کمک خواهد کرد.
او در ادامه با بیان اینکه بازیگران و خواننده و همچنین نوازنده اصلی گروه یعنی سهراب پورناظری همه با هم روی یک سن هستند، چون جزو کاراکترهای نمایشاند ولی نوازندههای قطعات در جایگاهی پیرامون صحنه قرار میگیرند، یادآور شد: «سی» تا 15 مردادماه برای اجرا آماده میشود و ما بنا به هر تعدادی که تهیهکننده تصمیم بگیرد به اجرا ادامه خواهیم داد.
وی گفت: برای تماشاگر جالب خواهد بود که به تماشای اجرایی بیاید که احیانا آهنگساز و خواننده مورد علاقهاش را در قالبی و در مجموعهای جدید میبیند. قالبی که علاقهمندان موسیقی تا به حال کمتر آن را تجربه کردهاند. اینکه به تماشای کنسرت بروند، قصه بشنوند، کاراکتر، بازیگر و ویدئو ببیند و از طرف دیگر تماشاگران علاقهمند به تئاتر در کنار تماشای تئاتر، موسیقی و خواننده محبوب شان را هم ملاقات و از موسیقی مورد علاقه خود لذت خواهند برد . اینها ترکیبی قوی در کنار یکدیگر تشکیل دادهاند. ما تلاشمان این است که یک پدیده اجرایی کامل اتفاق بیفتد و احترام بالایی را به اندیشه تماشاگر بگذارد.
دلایل انتخاب سه داستان از شاهنامه
دشتی همچنین با اشاره به اینکه بازیگران در قالب خواننده در زمان اجرا وارد نمیشوند، درباره اینکه چرا این سه داستان زال و رودابه، رستم و اسفندیار و رستم و سهراب انتخاب شدند؟ بیان کرد: در این زمینه خانم ثمینی توضیحات بهتری میتوانند بدهند، ولی به نظر میرسید که تصمیم نویسنده این است که داستانهای عاشقانه و حماسی در یک ترکیب قرار بگیرند. هم داستان عاشقانه زال و رودابه را به عنوان پایه داستان داریم و هم اینکه به مهمترین داستانهای حماسی در شاهنامه اشاره خواهیم کرد. اما همه اینها در قالب یک روایت بیان میشوند. در واقع زال و رودابه با حرکتشان در زمان متوجه وقایعی در آینده میشوند. داستان از زبان خود کاراکترها روایت میشود و زال و رودابه ناظر وقایع هستند.
کارگردان نمایش «در انتظار گودو یک نمایش سیاسی، فرهنگی، اجتماعی!» در بخشی دیگر در توضیح اینکه در جایی گفته شده بود، “این پروژه استانداردهای صحنهای ایران را تغییر داده است”، گفت: منظورم از این جملهابعاد سختافزاری پروژه بود. وقتی از استانداردها حرف میزنیم نقطه اوج آن در امکانات داخل سالنی است که فقط تالار وحدت آن را دارد، اما وقتی در فضای باز هستیم در حوزه موسیقی و تئاتر در این حد و اندازه هیچگاه پروژهای انجام نشده است و بسیار کوچکتر و نحیفتر بودند.
میزبانی سعدآباد از 3500 نفر در هر اجرا
او درباره تعداد تماشاگران در هر بار اجرا با اشاره به اینکه دکورسازی با سرعت بالا در کاخ سعدآباد در حال انجام است، گفت: در هر بار اجرا بیش از 3500 تماشاگر حضور خواهند داشت.
علی اصغر دشتی در بخش پایانی این گفتوگو در پاسخ به اینکه با وجود تعیین بسیاری از چارچوبها توسط مدیران پروژه و نقش نداشتن او در آنها، آیا این کار را سفارشی میداند؟ اظهار کرد: خیر، من به این تولید فرهنگی به عنوان یک پیشنهاد نگاه میکنم.این پروژه شبیه تئاترهایی نیست که در زندگیام اجرا کردهام، اما وقتی کسی تکنیک، توانایی و تخصصاش را در خدمت یک تعامل قرار میدهد باید قدری از ایدهآلهایش پایین بیاید.
او افزود: من در این مقطع از زندگیام مایل نیستم خودم را در وضعیتی منقبض کنم و از گوناگونی تجربه محروم باشم. این تجربه با همه دشواریهایش به نظرم ویژگیهای منحصر به فردی برای همه از جمله شخص من داشته است. جذابترین بخش برای من در این اجرا تعاملی است که بین چند هنرمند اتفاق میافتد و هر کدام از این هنرمندان اگر بخواهند صددرصد خودشان باشند، ادامه کار ممکن نیست، همه بایستی قدری از درخواستها را در همراهی و تعامل با هنرمند دیگر تکمیل کنند. پدیده چند رسانهای طوری است که تخصصهای مختلف در کنار هم قرار میگیرند و در نهایت یک پدیده اجرایی کامل را تشکیل میدهند. همانطور که من با تمام رویاهایم نمیتوانم اینجا حضور داشته باشم، بقیه عوامل نیز همینطور هستند. پس همه باید در چارچوب این درام خودمان را تعریف کنیم و خوشحالم این پیشنهاد از طرف هنرمندانی ارائه شد که در کارشان موفق هستند و به هیچ عنوان رگههایی از ابتذال را در کارشان نمیبینیم ولی در عین حال با گستره وسیعی از جامعه جوان امروز در ارتباطند.
کارگردان پروژه چند رسانهای «سی» گفت: همچنین میتوان در زمانی دورتر ریشههای علاقهمندی من در تلفیق موسیقی و تئاتر را ببینیم. در زمانی که من “شازده کوچولو” را به تعزیه تبدیل کردم این علاقهمندی در من وجود داشته و بعدها در پروژه بین المللی «تل ـ ضحاک» هم ادامه پیدا کرد. البته این تجربه بیش از آنکه ترکیب موسیقی و تئاتر باشد به نوعی ترکیب کنسرت و اجراست.
مواجههای که در تئاتر تجربه نکردم
دشتی خاطرنشان کرد: طبیعتا مواجه شدن با این کثرت از تماشاگر چیزی است که نوازندگان و خوانندههادر کنسرتها تجربه کردند ولی من به عنوان کارگردان تئاتر هرگز آن را تجربه نکردهام. باید به احترام تماشاگر بپذیرم وقتی این تعداد تماشاگر برای تماشای برنامه میآیند به بدنه عمومیتری از جامعه تعلق دارند. ما در این برخورد میتوانیم یک خوراک مبتذل به او بدهیم یا اینکه یک خوراک اندیشهمند بدهیم که در عین حال اینقدر هم سنگین نباشد که نتواند از پس هضم آن بر بیابد. این به نوعی متعادل کردن است. من وظیفهام بوده که خودم را متعادل کنم و اصلا احساس اینکه این کار سفارشی بوده را نداشتهام.
او اضافه کرد: مهم این است که همه ما در این مقطع در کنار هم تلاش کردیم پدیدهای را شکل دهیم؛ پدیدهای که برای همه ما غریبه است. من هرگز چنین همنشینی را تجربه نکردهام و در حوزه موسیقی هم همنیطور است. در مقابل تماشاگر هم چنین تجربهای را نداشته و این برای همه ما در ساخت و ساز و تولید و ارائه، تجربهای نو و جدید است.