در این شبهای تابستانی، فضای باز کاخ سعدآباد میزبان هنرمندان نامآشنایی است که با اجرای پروژه « سی »؛ تلاش دارند روایتگر فرهنگ باشکوه و اساطیری ایران باستان باشند.
طنین آواز همایون شجریان و ساز دلربای سهراب پورناظری، در کنار بازی زیبای سحر دولتشاهی، بهرام رادان، مهدی پاکدل، بانیپال شومون، حسین صوفیان و صابر ابر شبی به یادماندنی را برای تماشاچیان سی به یادگار میگذارد.
سی، اجرایی فاخر و چندرسانهای است که بر اساس سه داستان از شاهنامه با تلفیق ابزار شعر، موسیقی، آواز، نمایش و ویدئو پروجکشن (به صورت همزمان و جداگانه) ارائه میشوند. « زال و رودابه »، « رستم و اسفندیار » و « رستم و سهراب »، داستانهایی زیبا از شاهنامه است که توسط هنرمندان سی روایت میشود.
در این اثر موسیقیدانان ایرانی با بازیگران، تصویرگران، گروه فیلمبرداری، نور و صدا همراه میشوند تا تجربهای چند وجهی برای مخاطب پدید آورند؛ اتفاقی که تاکنون در ایران رخ نداده بود. بخشی از موسیقی اثر به شکل زنده و بخشهایی به صورت « پلیبک »، فضایی ریتمیک و ملودیک ایجاد میکنند.
زنده کردن « خِرَد » و سنتهای باستانی شاهنامه برای نسل جدید و آشنا کردن مخاطبان با ریشههای فرهنگ و ادبیات ایران باستان و تلاش برای یک اجرای مدرن و چندرسانهای فراتر از استانداردهای صحنهای ایران از اهدافی است که برای این اثر تعریف شده است.
همایون شجریان در خصوص سی میگوید : « هدف اصلی برای « سی » این بود که بتوانیم نسلهای مختلف را در این کنسرت کنار هم بنشانیم و کاری را خلق کنیم که از چند نسل بتوانیم شنونده و بیننده داشته باشیم و پیام شاهنامه را به آنها برسانیم. فرمهای موسیقی که انتخاب کردیم و فرمهای نمایشی همه در این راستا بودند که افراد مختلف با سنین و علایق مختلف لذت ببرند. این لذت بردن و مجموعه اتفاقات باعث میشود به شاهنامه نگاهی متفاوت داشته باشند و با این گنجنه فارسی بیشتر آشنا شوند. شاید به این واسطه بتوانیم سلایق امروز را که شاهنامه برایشان ثقیل است را ترغیب کنیم تا این کتاب را دنبال کنند. »
به گفته نجفی در روزنامه هنرمند، « سهراب پورناظری به همراه همایون شجریان دست به کار بزرگی زدهاند که شاید در دهههای بعدی ارزش این اقدامشان بیشتر هویدا شود. جسارت و بی پروایی سهراب و همایون در این مقطع زمانی مسیری جدیدی را در هنر بوجود آورده است که نه تنها هنرمندان بسیاری را دنباله رو خود میکنند بلکه ذائقه مخاطب را تغییر داده است، به گونهای باید گفت این دو هنرمند کاری کردهاند کارستان. »
شاید بعدها بگویند اپرای به سبک ایرانی مردادماه نود و شش به همت سهراب پورناظری و همایون شجریان در کاخ سعدآباد نهادینه شد.
امیرحسین ماحوزی به عنوان دراماتورژ (نمایش پرداز) این پروژه چند رسانهای در نشستی که در هتل « اسپیناس پالاس » برگزار شد با بیان اینکه فردوسی با پاسبانی از اساطیر ایرانی توانست فرهنگی را زنده نگاه دارد گفت : « ما در یکی از حساسترین دورانهای ایران هستیم و آیا میتوانیم با شرایط آشوب منطقه فرهنگ ایران زمین را بازسازی کنیم؟ در این آشوب کماکان اسطورهها هستند که میتوانند ما را نگه دارند. »
وی افزود : « شاهنامه فردوسی در زمان بحران و آشوب در ایران توانست زبان پارسی را زنده نگه دارد و حالا که فکر میکنم در یکی دوران حساس ایران زمین هستیم کماکان این اسطورهها را میتوانیم الگو قرار دهیم. از نظر من شاهنامه فردوسی کتاب جنگ نیست چرا که پس از این جنگها و نبردهای فراوانی که در طول داستانهای مختلف آن مشاهده میکنیم مهر استوار شده است؛ موضوعی که از دیدهها غایب است و چنین پروژههایی می توانند دوباره آن را به یاد مخاطب بیاندازد. »
سهراب پورناظری نیز در خصوص سی میگوید : این اثر تلفیقی از موسیقی، نمایش و ویدئومپینگ است. موسیقی این اثر شامل موسیقی نواحی، سنتی و معاصر ایرانی به همراه موسیقی کلاسیک غربی است و در آن سازهایی مانند تنبور، سنتور، عود، دوتار، چنگ، بالابان، سهتار، تار، سازهای کوبهای و ارکستر غربی وجود دارد.
مهدی پاکدل هنرپیشه محبوب و بازیگر، سی را کاری میداند که از بزرگترین گنجینه ادبیات ایران استفاده میکند و معتقد است خیلی وقتها از این گنجینه غافل بودیم.
دبیرکل بنیاد فردوسی نیز در خصوص سی معتقد است که کنسرت نمایش سی توانسته است در عرصه تئاتر و هنرهای نمایشی انحصار شاهنامه را از گفتار نقالان و پرده خوانان خارج کرده و در فضای باز فرهنگی کشور و بین الملل مطرح کند.
وی با اشاره به اینکه بعد از هزار سال موسیقی حماسی ایرانی به همت پیشکسوتان عرصه موسیقی و جوانان هنرمند موسیقی سنتی در حال احیا است، گفت : ما سالیان سال هنر نقالی را به عنوان نیای نمایش ایران داشتیم که به عنوان هنر شاهنامهای میتوان از آن یاد کرد. اما سالها بود موسیقی شاهنامه فقط منحصر به نوای مرشدان زورخانه شده بود و هیچ خوانندهای را نمیتوانستیم یاد کنیم که به سراغ شاهنامه برود.
سی، که از پانزدهم مرداد به روی صحنه رفته است، پس از یک بار تمدید تا نوزدهم شهریور اجرا خواهد داشت. نظر به استقبال کم نظیر مردم از این نمایش، تمامی بلیتها تا آخرین شب اجرا به فروش رفته است.
شهریار آلاحمد، یکی از تماشاچیان پس از تماشای سی در یادداشتی نوشته است : « با تمام وجود در نمایش گریستم و با فردوسی و رستم درد کشیدم و رنج بردم و آن سیمرغ که مدام میسوخت و خاکستر میشد و دوباره زنده میشد تا از نو بسازد و اشتباه اندر اشتباه را دوباره از سر بسازد و این بار درست ما بودیم… ما همه باهم دوباره سیمرغ خواهیم شد برای ساختن و مهر ورزیدن اگر آن رستم را ببخشیم و بگذاریم رودابهها و زالها عاشقی کنند… »