یاسر موحدفر دبیرکل بنیاد فردوسی درباره کنسرت نمایش «سی» و اهمیت اجرای چنین نمایشها و کنسرتهایی در ارتباط با شاهنامه فردوسی پس از تماشای این کنسرت نمایش و تقدیر از عوامل آن، عنوان کرد: ابتدا این را بگویم که بنیاد فردوسی دوازده سال است در زمینه پاسداشت شاهنامه فردوسی و بزرگداشتش درحال فعالیت است. سه ثبت جهانی هم شامل هنر نقالی، آیینهای پهلوانی و هزاره شاهنامه انجام داده است.
وی با اشاره به اینکه بعد از هزار سال موسیقی حماسی ایرانی به همت پیشکسوتان عرصه موسیقی و جوانان هنرمند موسیقی سنتی در حال احیاء است، گفت: ما سالیان سال هنر نقالی را به عنوان نیای نمایش ایران داشتیم که به عنوان هنر شاهنامهای میتوان از آن یاد کرد. اما سالها بود موسیقی شاهنامه فقط منحصر به نوای مرشدان زورخانه شده بود و هیچ خوانندهای را نمیتوانستیم یاد کنیم که به سراغ شاهنامه برود.
موحدفر همچنین درباره هنر تئاتر این کار گفت: در عرصه تئاتر و هنرهای نمایشی انحصار نمایش شاهنامهای در همان گفتار نقالان و پرده خوانان و یک عده آقایان بود اما با فضایی که در سطح فرهنگی کشور برای اقبال مردم به تمدن ایرانی اسلامی ایجاد شد، خوشبختانه هنرمندان خوب کشورمان روی به این عرصه آورند.
وی در ادامه گفت: کنسرت نمایش «سی» هم در راستای همان موسیقی ـ نمایش تلفیق کار موسیقی و هنرهای نمایشی تلقی میشود، یک کار نو است. البته چند سالی است تجربیاتی توسط برخی جوانان کسب کرده بودیم منتها پس از آن پژوهشگران و محققانی چون استاد شهرام ناظری این موسیقی حماسی شاهنامه فردوسی را دوباره در ایران احیا کردند. خوشبختانه در این کنسرت ـ نمایش از ضرب زورخانه و نواهای محلی و موسیقی نواحی ایران و موسیقی سنتی ایران بخشهایی که کمتر دیده میشد بهره گرفته شد با توجه به اینکه خود شاهنامه هم به موسیقی بسیار اهتمام داشته است.
وی که آخرین کار پژوهشی خود را با کمک قدمعلی سرامی درباره پیشینه هنر موسیقی درباره تمدن ایرانی ـاسلامی انجام داده، گفت: کنسرت نمایش سی به اهتمام دو تن از جوانانی که در واقع در مقام استادی نشستند، یعنی همایون شجریان و سهراب پورناظری محققانه نسبت به شاهنامه اقدام بزرگی کردهاند و یک کنسرت نمایش مدرن و جذاب را به گونه ای فراهم کردند به گونهای که همه تماشاچیان تا نیمه های شب حضور داشتند و کار را تماشا کردند، محو آن شدند.
وی درباره برخی ویژگیهای این کار گفت: مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد با امکانات خاصی که دارد، از نورپردازی و ایجاد نگارههای شاهنامه و بهره گیری از امکانهای مدرن نمایشی در سطح دنیا، هنر نقالی و ضرب و زنگ زورخانهای، موسیقی ملی و سنتی و مقامی و محلی شرایط ویژهای را فراهم کرد.
موحدفر درباره کار نمایشی «سی» نیز توضیح داد:اصل کار نویسندگی و کارگردانی کار عالی بود، یعنی اگر موسیقی و عناصر آن را هم کنار بگذاریم و فقط به نوشتار متن نغمه ثمینی توجه کنیم و کار علی اصغر دشتی و مشاوره حمید نعمت الله، واقعا یک کار نمایشی خیال انگیز است. چرا که در آن از اسطورههای ایرانی بهره گرفته شده است.
وی با تأکید بر اینکه نوشتار این کار مدرن با بهره گیری از آموزههای اخلاقی شاهنامه و عناصر اسطورهای آن، میزانسن، نمایشنامه و صداسازی و حتی هنرمندی خاص هنرمندانی مثل مهدی پاکدل، صابرابر، بهرام رادان و … بود. خوشبختانه تصور من این است که هنرمندان ما بسیار شاهنامه را میشناسند سالهاست که خیلی از همینها در منزلشان شاهنامه خوانی دارند.
موحدفر با اشاره به اینکه حضور این هنرمندان در کنسرت نمایش چیزی متفاوت از حضورشان در سینما و تئاتر در گذشته بوده ،گفت: خیلی از این هنرمندان عاشقانههایی در سینما داشته اند اما اینجا یک شاهنامه خوان حرفهای شده اند. سهراب پورناظری از کمانچه و تار ایرانی به عنوان یک شخصیت ایرانی بهره میبرد و همایون شجریان در آغاز و سکانس پایانی کار بسیار خوبی را ارائه میدهد.
وی در ادامه گفت: باید از کسانی که میگویند موسیقی سنتی ایرانی قابلیت جذب مخاطب را ندارد پرسید که پس چطور است یک تک نوازی سهراب پورناظری مخاطب را حتی از نمایش و موسیقی بیشتر جذب میکند، پس ما اگر هنرمندانمان را حمایت کنیم و به آنها اجازه دهیم تجربه های جدید داشته باشند بسیار ارزشمند است و درونمایه شاهنامه فردوسی نشان داده میتواند ایران را دوباره زنده کند.
دبیرکل بنیاد فردوسی همچنین گفت: برای من هیچ منفعتی فروش این کار ندارد من به عنوان یک فردی که دوازده سال است در زمینه شاهنامه فردوسی بدون بودجه دولتی کار میکنم به نظر من کنسرت نمایش سی با این کار نه تنها شاهنامه فردوسی را زنده کرد بلکه فرهنگ و تمدن ایران را هم احیا کرد به نظرم با این گونه کارها ما حتی در دنیا دوباره میتوانیم پرچمدار فرهنگ، هنر و تمدن ایران باشیم.
وی با تشکر از مدیران مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد برای حمایت از این کار گفت: خوب است این ظرفیت موزه سعدآباد برای اجرای تئاتر و موسیقی به این گونه فراهم شد ای کاش می شد ظرفیت هایی چون تخت جمشید و سایر مجموعه های فرهنگی تاریخی مثل طوس و آرامگاه حافظ و سعدی نیز چنین شرایطی برایشان فراهم می شد.